رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

رود زرد سادات ( سادات میر سالاری )

این وبلاگ جهت آشنایی کلیه برادران سادات میرسالاری و جهت اطلاع از محل زندگی یکدیگر میباشد

می‏چکند از نگاه‏ها، پنهان
اشک‏ها، یادگار دریایند

آسمان هم به گریه می‏آید
وقتی از چشم «کودکی»، آیند

کودکی مانده در دل غربت
خفته امّا درون ویرانه

آن که روزی نگاه زیبایش
شد حدیث هزار پروانه

جرم او را کسی نمی‏دانست
جرم پروانه را نمی‏دانند


آن‏چه مردم شنیده می‏گویند
رسمِ جانانه را، نمی‏دانند

چشم‏ها را گشوده، می‏نالید
در فضای غریبِ ویرانه

مثل شمعی که اشک می‏ریزد
در سکوت حزینِ یک خانه

ناله‏هایش، اگرچه می‏گفتند:
«غربت خانه کرده بی‏تابش»
دور می‏زد درون تاریکی
لحظه لحظه، نگاه بی‏خوابش

جست‏وجوهای او، نشان می‏داد
انتظار کسی، به جان دارد!

سر به بالا گرفته، می‏پرسید:
عمّه، این خانه، آسمان دارد؟!

آسمان را گرفت در آغوش
مثل یک عقده در گلو، افسرد!

آرزوی قشنگِ «بابا» هم!
در همان آخرین نگاهش، مُرد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: سید حسینعلی علیزاده (میرسالاری) ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 / 9 / 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , roudzard.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com